رونمایی از کتاب «یادداشت­های یک کتاب­ باز» به قلم احمد راسخی لنگرودی

ساخت وبلاگ

مراسم رونمایی از کتاب «یادداشت‌های یک کتاب‌باز»

رونمایی از کتاب «یادداشت‌های یک کتاب‌باز» به قلم احمد راسخی لنگرودی

در مراسمی که عصر دوشنبه ۲۲ آبان در مؤسسه خانه دوست و در آستانه هفته کتاب برگزار شد از کتاب «یادداشت‌های یک کتاب باز» نوشتۀ احمد راسخی لنگرودی رونمایی به عمل آمد.

در این مراسم که با حضور جمعی از اعضاء برگزار شد، کبری وحید رودسری به عنوان دبیر اجرایی مؤسسه در آغاز، ضمن خوشامدگویی به حضار و اعلام برنامه، گزارش مختصری از این کتاب ارائه داد. سپس دکتر سارا شریعت مدیر مؤسسه فرهنگی «خانه دوست» طی سخنانی با مهم خواندن مقوله کتاب و ضرورت کتابخوانی در دنیای کنونی، از کتاب جدیدالانتشار راسخی لنگرودی رونمایی به عمل آورد.

احمد راسخی لنگرودی در مراسم رونمایی کتاب

آقای احمد راسخی لنگرودی در مراسم رونمایی کتاب

آنگاه احمد راسخی لنگرودی در نقش مؤلف کتاب، طی سخنانی، به خاستگاه شکل‌گیری این مجموعه اشاره نموده و گفت: «نخستین یادداشت از این مجموعه در سال ۹۷ و در منزل مادر شکل گرفت. زمانی که مادر در بستر بیماری بود و سال‌های پایانی عمر خود را می‌گذراند. روزی در این خانه در حجم متراکمی از کتاب‌هایی که از شادروان پدرم به ارث رسیده پرسه می‌زدم که ناگاه چشمم به یک کتاب درسی افتاد، مربوط به سال‌های خیلی دور؛ یعنی سال‌های تحصیلی ۱۳۰۳- ۱۳۰۴ با عنوان: «منتخب کلیله و دمنه» که آن سال‌ها از سوی وزارت فرهنگ در شمار کتاب‌های درسی دبیرستانی درآمده بود. کتابی متفاوت با کتاب‌های درسی امروز. این کتاب در جلدی خشتی و عطفی پارچه‌ای به رنگ قرمز در ۲۷۲ صفحه به زیور طبع آراسته شده بود. جالب اینکه برخلاف کتاب‌های چاپ امروز از فهرست مندرجات هیچ خبری نبود. روی جلد آن نوشته بود: «به اهتمام آقای عبدالعظیم قریب، استاد دانشگاه». این واژه «آقا» بیش از هر چیز بر روی جلد کتاب خودنمایی می‌کرد! چیزی که امروزه کمتر می‌توان نظیر آن را روی جلد کتاب‌ها یافت.

آن روز که چشمم به این کتاب افتاد مثل این روزها یکی از روزهای هفته کتاب بود. وقتی این کتاب تاریخی را بر حسب اتفاق گشودم، گویی سطرسطرش چونان جوجه‌های لانه گنجشکان، تشنه یک نگاه بودند، دهان گشوده حرف‌ها می‌زدند. هر یک بی‌تابانه مرا به خود فرامی‌خواندند. یکی از سطرها به ناگاه چنان موجی بلند بر سرم افکند که در دم دقایقی چشمانم تار شد و سرم سنگینی کرد. عبارت عبرت آموزش زینهاری بود برای من و امثال من. آن عبارت این بود: «این عالم خاکی بر تو بسر آید… همت بر اکتساب ثواب آخرت مقصور گردان که راه مخوف است و رفیقان ناموافق و رحلت نزدیک و هنگام حرکت نامعلوم. زینهار تا در ساختن توشه آخرت تاخیر جایز نشمری که بُنیت آدمی چون آوندی ضعیف است.» همین مشخصات کافی بود که اولین یادداشت در رابطه با آن کتاب در ذهنم شکل گیرد و رفته‌رفته مرا به وادی یادداشت‌نویسی در حوزه کتاب کشاند.

وی همچنین افزود: «این مجموعه مشتمل بر ۴۵ یادداشت است که غالباً اشاره به وقایعی دارد که در اداره، خیابان، قطار شهری، کتابخانه، کتابفروشی، سفر و خوانش کتابی برای نگارنده اتفاق افتاده و نهایتاً سر از صحن مطبوعات و سایت‌های خبری باز کرده است. تمامی این یادداشت‌ها در اطراف کتاب و ضروت کتابخوانی دور می‌زند.»

مراسم رونمایی از کتاب «یادداشت‌های یک کتاب‌باز»

مراسم رونمایی از کتاب «یادداشت‌های یک کتاب‌باز»

راسخی لنگرودی در بخش دیگری از سخنان خود خاطر نشان کرد:«این یادداشت‌ها زبان حال یک کتاب‌باز است. سر آن دارد که نوعی صمیمیت را بیازماید. صمیمیتی از نوع مطبوعاتی‌اش. با جمع آوری این یادداشت‌ها خواسته‌ام به گونه‌ای ارج‌گزار کتاب باشم. آن هم در این عصر و زمانه‌ای که کتاب هست و فراوان هم هست، ولی سخت در غربت!»

از این نویسنده تاکنون متجاوز از ۵۰۰ مقاله و یادداشت و نیز بیش از ۲۰ عنوان کتاب در حوزه‌‌های فلسفی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی به چاپ رسیده است. کسب رتبه نخست در سومین جشنواره مطبوعات در رشته نقد سیاسی در کارنامه قلمی‌ ایشان دیده می‌‌شود

راسخي لنگرودي...
ما را در سایت راسخي لنگرودي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasekhi1337o بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1402 ساعت: 13:03