چند روز مانده به انقلاب
در همه تجمعات انقلابي شركت ميكردم. بيشتر روزها را در دانشگاه تهران ميگذراندم. آن روزها در مقابل درب ورودي دانشگاه يا در داخل محوطه، بحثهاي آزاد سياسي يا ايدئولوژيك شكل ميگرفت. معمولا يك طرف بحثها نيروهاي چپي بودند و طرف ديگر بحث، نيروهاي به اصطلاح مكتبي. ساعتها ناظر اين مباحث ميشدم. مباحثي كه براي من پر از اصطلاحات و واژگان نو بود؛ دنياي ديگري را به رويم ميگشود. جذابيت و گيرايي خاصي داشت. دلم ميخواست آنقدر بر آن مباحث اشراف ميداشتم كه خودم نيز يك طرف بحث ميشدم. خيلي مايل بودم در اين زمينه فردي راهنمايم ميشد.
يك روز بر روي پلكان مسجد دانشگاه تهران گفتگويي ميان يك كمونيست و يك نوجوان مكتبي درگرفت. طرف كمونيست جواني بود قريب سي ساله؛ كلاهي بر سر داشت و ........................
راسخي لنگرودي...
ما را در سایت راسخي لنگرودي دنبال می کنید
برچسب : بر بال خاطرات, نویسنده : rasekhi1337o بازدید : 384 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 21:57