احمد راسخی لنگرودیروزنامه اطلاعات- دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸در نظر کلیسا، بیماریهای رایج آن روزگار، همچون وبا، طاعون و آبله، انتقام و مجازات الهی به شمار میآمد؛ عقیده مرسوم در آن دوران این بود که ابتلا به, ...ادامه مطلب
این مراسم با حضور جمعی از اساتید دانشگاه و دوست داران فرهنگ و ادب در خانه دوست تهران برگزار شد.به گزارش ایلنا، این مراسم با حضور استاد احمد راسخی لنگرودی نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه، مسعود میری نویسن, ...ادامه مطلب
سقراط و شهر گفتگو احمد راسخی لنگرودی - بخش چهارم دوشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۷ سقراط که پسر خود را خامتر از آن میبیند که بخواهد گفتگوی خود را با یک اندرز ساده به پایان برساند، ناگزیر از زاویهای دیگر وارد, ...ادامه مطلب
سفر به هند (بخش چهارم و پاياني) احمد راسخي لنگرودي شهر آگرا ساعت 30/9 بار و بنه را بسته راهي سومين شهر يعني «آگرا» ميشويم. از جيپور تا آگرا 220 كيلومتر راه است و جاده به صورت اتوبان. توقفهاي هرازگاهي را مستثني كنيم قريب 5 ساعتي تا مقصد راه داريم. در مسير در یک رستوران بین راهی توقف ميكنيم. نسبتا تميز و شيك است؛ همراه با سرویس بهداشتی قابل قبول. در حاشيه شهر معبدي است هندو. موسوم به «لكشمي». تماما از سنگ مرمر ساخته شده است و بسيار زيبا. كفشها را در ورودي معبد از پا درآورده، داخل كيسه ميكنيم. تصويربرداري از داخل معبد ممنوع است. در داخل معبد آيين هندو اجرا ميشود. سه هندو با لباسهاي مخص,سفر,هند,بخش,چهارم,پاياني ...ادامه مطلب
سارتر در ايران احمد راسخي لنگرودي - بخش چهارم و پاياني سايه سارتر بر ادبيات داستاني ايرانعلاوه بر روشنفكران، بودند داستاننويساني كه ملهم از افكار و آثار سارتر دست به نوشتار بردند و چهرهاي ماندگار از خود بروز دادند؛ اين دسته از داستاننويسان اصطلاحا «مكتب تهران و اصفهان» نام ميگيرند كه سرسلسلة آن صادق هدايت است. مشخصة اين نوع داستاننويسي، استفاده از مفاهيم اگزيستانسيالستي، خاصه ادبيات داستاني سارتر است. مشهورترين شخصيتهاي اين سبك را ميتوان صادق هدايت، بهرام صادقي و هوشنگ گلشيري نام برد. ورود سارتر در ايران در قالب ادبيات داستاني، كمابيش مرهون صادق هدايت است. نخستين بار او بود كه سارتر,سارتر,ايران,بخش,چهارم,پاياني ...ادامه مطلب
احمد راسخي لنگرودي ... زمان در دوره آموزشي به كندي ميگذشت؛ هر روزش سختيهاي خود را داشت. شبنگهبانيها در سرماي خشك و كويري كرمان دور از تحمل بود. باد و بوران در پارهاي از شبها بيداد ميكرد. آنچنان كه نميتوانستيم روي پاي خود بايستيم. بالاجبار داخل چالهاي رفته، كز ميكرديم. خود را اينچنين از شدت سرما در امان ميداشتيم. چه بسا در چنين شرايطي مشمول ترك پست هم ميشديم. بيگاري در آشپزخانه علاوه بر اين شبنگهبانيها بود. از پاك كردن سبزيجات و پياز و سيبزميني گرفته تا شستن ديگ و ساير ظروف و نظافت كف آشپزخانه از وظايف تعريف شده در اين بيگاريها ,بر بال خاطرات ...ادامه مطلب