یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۶چند پرسش فلسفي در باب فضاهاي مجازياحمد راسخي لنگرودي - بخش اول فضاهاي مجازي در سالهاي اخير با بهرهمندي از جذابيتهاي چندرسانهاي و به منزله تعيينكننده و تنظيمكنندة روابط و مناسبات جديد، توجه جمع كثيري از جامعه، خاصه جوانان را به خود معطوف داشته است. كمتر افرادي را اين روزها ميتوان سراغ گرفت كه ساعات زيادي از اوقات شبانهروز خود را مصروف پرسهزدن و گشتزني در شبكههاي مجازي نكنند. نفوذ شبكههاي مجازي به گونهاي است كه نميتوان زندگي بدون آن را براي نسل امروز تصور كرد و اين نسل را از آن جدا نمود؛ تا آنجا كه ميتوان امروزه از آن نه به عنوان يك سرگرمي، كه به منزله «پيوست زندگي» ياد كرد. پيوست زندگي كه به كام كاربران فوقالعاده شيرين و دلچسب ميآيد، اما ممكن است در اصل، ريشه در واقعيتي تلخ و زيانبار داشته باشد.اين پديده اگرچه تصويري مجازي از خود بروز داده است و بدينسان «فضاي مجازي» نيز ناميده ميشود، اما در اصل، در مقايسه با واقعيتهاي اجتماعي ديگر چنان واقعيتر و از واقعيتي فراگيرتر برخوردار است كه نميتوان ناديدهاش گرفت و بدين سبب نيز آن را از منظر علمي و فلسفي به پرسش و تحليل نكشاند. شايد بتوان ساير واقعيتها را موقتاً و در شرايطي ناديده انگاشت و در حوزه نظر خود قرار نداد، اما دستكم اين واقعيت مدرن را نميتوان در ذيل موضوعات تحقيقي خود نگنجاند و , ...ادامه مطلب
دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۶چند پرسش فلسفي در باب فضاهاي مجازياحمد راسخي لنگرودي - بخش دومولعي كه جوان امروز در غوطهور شدن در فضاهاي مجازي از خود نشان ميدهد، بيانگر همين معناست. چنين فرد تكنيكزدهاي بنابر نظر مك لوهان دچار «توهم نارسيسي» است. آري فرد تكنيكزده متوهم به توهم نارسيسي است. اسطوره يوناني نارسيس، مستقيما با انساني ارتباط دارد كه امروزه در برابر وسايل ارتباطي قرار دارد. «نارسيس به معناي توهمزدگي، نام جواني است كه تصوير خودش را در آب ميبيند و آن را به جاي فرد ديگري ميگيرد. گسترش و تداوم وجودي نارسيس كه در آب منعكس شده است تا آنجا بر ادراك او اثر ميگذارد كه نارسيس بنده و شيفته تصويرش در آب ميشود»1 و در يك حركت هيجاني درون آب ميافتد و غرق ميشود. آري، انسان شبكهزدة امروز قرباني يك توهم است؛ آنهم توهم نارسيسي و خود نميداند. سطح خواندنيها در فضاهاي مجازيواقعيت اين است كه اين شبكهها اگرچه در ظاهر راه به حوزه ارتباط و آگاهي و به اشتراك گذاشتن افكار و علاقهمنديهاي انسان گشودهاند، اما در باطن و برخلاف انتظار، غالباً نحوه استفاده از آنها به گونهاي است كه به علت جذابيتهاي زياد و كششهاي همهجانبه، كار شگرفي در جهت افزايش فكر و آگاهي انسان نميكنند. معرفتي درخور انتظار آدمي نميافزايند؛ بهويژه آنكه در امر آگاهي و فراگيري، انسان را بهتدريج موجودي قانع و بيتوقع ب, ...ادامه مطلب
یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۶چند پرسش فلسفي در باب فضاهاي مجازياحمد راسخي لنگرودي - بخش سوم و پاياني سرگرمي و اعتيادآنچه جوانان را به توسل به چنين شبكههايي واميدارد، نفس ارتباط است، آن هم ارتباطي از نوع مجازي و از جنس سرگرميها و دلمشغوليهاي روزمره، و نه حقيقي و از جنس دانشاندوزي و معرفتجويي. ميتوان گفت سرگرميهايي آميخته از تصاوير كه بعضا در ذيلش تك سطري نشاندهاند و عباراتي غيرتوليدي و وام گرفته از اين و آن در قالب پستها، استيكرها و استاتوسهاي غيرمفيد كه بيشتر به كار تفرج و سرگرميهاي جواني ميآيد. بگذريم از اينكه همين تصاوير و تكعبارات غيرتوليدي، در پارهاي موارد آدمي را غرق در دنياي سرگرميهاي ناشايستها و توهم نارسيسي هم ميكند كه در سنين جواني سراسر مهلك و اعتيادآور است.ابتلاي جوانان به شبكههاي مجازي و محيطهاي سايبري دارد اين روزها به نوعي اعتياد خانمانسوز و مخرب تبديل ميشود؛ اعتيادي كه اعتزال و گوشهنشيني كاربران را در جمعهاي اجتماعي و خانوادگي به همراه دارد و نتيجتا شوق زيستن و تعامل را در حوزه اجتماع از آنان ميستاند. شعاع محبت و مهرورزي را در حلقه خانوادگي ميكاهد و موجب كاهش ميزان مصاحبت و گفتگو در جمع خانواده و اطرافيان ميشود. تاسفآورتر اينكه در ميان خانوادههاي شاكي هيچ راهي براي مقابله با اين بليه مخرب ديده نميشود. تنها شكوه و شكايت است كه اند, ...ادامه مطلب