فارسی شکر استاحمد راسخی لنگرودیروزنامه اطلاعات- چهارشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ چندی است رسانه ملی در قالب برنامهای، مأموریت جدیدی را در پاسداشت زبان پارسی دنبال میکند. واژگان بیگانه به کار رفته در سخنان مسئولان را زیر ذرهبین برده پیش چشم میآورد. چنین برنامهای را باید به فال نیک گرفت و ارج نهاد. گمان نمیکنم کسی با نفس این کار مخالف باشد. شک نباید کرد همگان بر این باورند که باید پارسی را پاس داشت و از این گنجینه ملی بهدرستی مراقبت کرد. حتی آنهایی هم که مهاجرت را اختیار کرده و به علل و دلایلی خارج از این جغرافیا را برای زیست خود برگزیدهاند، به نوعی دلبسته و شیفته این زبان هستند. مگر اینکه کسی بخواهد پشت به تاریخ خود کند. نگارنده را با چنین کسی کاری نیست. بعید میدانم به راحتی بتوان چنین کسی را در دور و اطراف خود پیدا کرد.به گمانم جمله ایرانیان بر این باورند تا زمانی که در محاورات میتوان از واژه خودی استفاده کرد، چه نیازی است به استفاده از واژگان بیگانه؟ مگر این زبان در مقایسه با زبان بیگانه چه کم دارد؟ حقیقت هم همین است؛ ملتی که دمی از حضور فعال و افتخارآفرین شاعرانش غافل نمیماند و آنها را بهمثابه اقلیمهای حضور در ذهن و ضمیر خود دارد، چگونه زبان ملی خود را پاس ندارد و دست نیاز به واژگان بیگانه دراز کند؟ جامعهای که در صدر آمار پرفروشترین کتابهایش، آثاری چون: شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، و مثنوی مولوی است، چرا نسبت به زبان فارسی اینچنین حساس نباشد؟ آری، باور همه ما ایرانیان بر این است که: «فارسی شکر است». اتفاقا عنوان نخستین داستان کوتاه در زبان فارسی که به شیوه امروزی غربی، به قلم محمدعلی جمالزاده نگاشته شده، همین است. معروف است از محمدحسنین ه, ...ادامه مطلب