راسخي لنگرودي

متن مرتبط با «خریدن» در سایت راسخي لنگرودي نوشته شده است

خریدن و خواندن!

  • خریدن و خواندن!احمد راسخی لنگرودینویسنده دوست دارد اثرش خوانده شود. البته چه بهتر که اول خریده، بعد خوانده شود! برای نویسنده خیلی فرق می‌کند بین کسی که کتابی می‌خرد و می‌خواند و کسی که نخریده، می‌خواند. شاید این دو برای دیگران چندان فرقی نکند، چون در هر دو صورت خوانده می‌شود. اما برای نویسنده و پدیدآورنده اثر چرا، فرق می‌کند. خیلی هم فرق می‌کند. یکی بر خود می‌بالید که تاکنون هیچ کتابی نخریده اما تا بخواهی کتاب خوانده! به دیگران نیز توصیه می‌کرد چنین کنند؛ نخریده، بخوانند! از او پرسیدم پس حق نویسنده چه می‌شود؟ لبخندی تحویلم داد و گفت: هیچ!نویسنده می‌خواهد خواننده، خریدار کتابش باشد. یعنی خواننده در ازای آن کتابی که می‌خواند پولی پرداخت کند، و نیز آن کتاب به لحاظ فرم و محتوا مقبول خواننده بیفتد. چراکه کار نویسنده نوشتن است و زندگی‌اش بیش و کم با نوشتن می‌چرخد؛ چنانکه زندگی دیگران از طرق دیگر. نویسنده از سر بیکاری که نمی‌نویسد! هدف او این نیست که بنویسد برای اینکه نوشته باشد؛ بدون هیچ‌گونه چشمداشتی، بی‌مزد و بی‌مواجب! گیرم که دست تقدیر سرنوشت نویسنده را بسته است به پالهنگ قلم، اما این دلیل نمی‌شود که در قبال نوشته مزد خود را نگیرد. این درست که نویسندگی، کشش دردناک هستی نویسنده است؛ به طوری که بدون قلم و نون نوشتن نمی‌تواند زندگی کند و از رهگذر «نانوشتگی» و «بی‌قلمی» ادامه حیات دهد. اما این دلیل نمی‌شود که بی‌مزد و بی‌مواجب بنویسد و دستنوشته‌هایش از سوی مخاطب نخریده، خوانده شود!برای همین، نویسندگان خیلی به شناسنامه کتاب اهمیت می‌دهند. شناسنامه کتاب با آنها حرف می‌زند. خیلی چیزها از همین شناسنامه کتاب‌ها دستگیرشان می‌شود. برای همین، آنها برعکس دیگران، پیش از اینکه سراغی از فهرست م, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها