راسخي لنگرودي

متن مرتبط با «آثار» در سایت راسخي لنگرودي نوشته شده است

نویسندگانی که آثار خود را کشتند!

  • احمد راسخی لنگرودینویسندگان بزرگ و مشهور گهگاه به دلایلی اقدام به نابودی و سوزاندن آثار و دست‌نوشته‌های خود می‌کنند و دیگران را از دسترسی به آن محروم می‌دارند. در شرایطی مبادرت به این کار می‌ورزند که دچار نوعی بحران روحی گردند و از هرچه نوشته است سرخورده شوند؛ یا از کتاب و نوشته خود پس از گذشت مدتی خوششان نیاید؛ یا آنچه که اقدام به نوشتن‌اش کرده‌اند به هیچ وجه راضی‌شان نکند؛ چندان که، خشماگین، نه می‌خواهند خودشان بخوانند و نه دیگران زمانی برای خواندن آن مصروف دارند. کم نیستند این دسته از نویسندگان. یعنی می‌خواهم بگویم اینطور نیست که فقط دیگران از سر تعصب دینی یا از سر کینه و دشمنی اقدام به کتابسوزی آثار نویسندگان کنند. نویسندگان هم در شرایطی دست به این کار می‌زنند و آثار خود را به مسلخ می‌برند. کاری هم ندارند که دیگران چه قضاوتی درباره آثار آنها دارند؛ اینکه آثارشان را می‌پسندند یا نه، برایشان فرقی نمی‌کند. در واقع، خودشان می‌شوند قاتل آثار خودشان!برای نمونه از کتابسوزی محمود دولت آبادی نویسنده کتاب معروف «کلیدر» باید یاد کرد. وی آنچه که در طول پنج سال، یعنی از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۴۲ نوشته بود به استثنای یک داستان (ادبار) سوزاند، چون احساس می‌کرد خواندنشان برای دیگران بهره‌ای جز کشتن وقت نخواهد داشت.[۱] درست پس از این بود که رسماً وارد داستان‌نویسی شد و شهرتی بهم زد. یا صادق هدایت که به هنگام خودکشی چند دستنوشته را پیش از چاپ به آتش کشید. بس که از آنها نفرت داشت. هدایت در آن بحران روحی که در اواخر عمر پیدا کرده بود از مصطفی فرزانه، یار و دوست همیشگی خود خواسته بود كه داستان‌هایش را شاید به رسم كافكایی بسوزاند. حتی در اواخر عمر آنچنان در بحران روحی بسر می‌برد که به شهید نورایی ن, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها